English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (996 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
implied malice U سوء نیتی است که به موجب نشانههای موجود در قانون درصورت سرزدن اعمال خاص از فرد و یا به وجود امدن شرایط خاص در موضوع موجود فرض میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
anticatalyst U مادهای که موجب وقفهء واکنشهای حیاتی موجود میشود
subject to being unsold U فروخته نشده باشد درصورت موجود بودن کالا
existing circumstances U شرایط موجود
synoptic situation U شرایط جوی محلی موجود شرایط جوی اندازه گیری شده منطقهای
To preserve the status quo . U وضع موجود ( شرایط فعلی ) را حفظ کردن
polymorph U عضو یا موجود چند شکلی موجود زنده ایکه چندین مرحله تغییر ودگردیسی داشته باشد
current ratio U نسبت دارایی موجود به بدهی موجود
short lot U کالایی که مقدار موجود از ان کم است و در محوطه کوچک انبار میشود
case law U رویهای که قاضی CL در موضوع خاصی اعمال میکند و از ان به بعدسابقه میشود
drawbore U کنگرههای موجود بین کام وزبانه که باهم جفت شده ومحکم میشود
infusionism U اعتقاد باینکه روح پیش از تن موجود است و هنگام زاییمان بتن دمیده میشود
paged address U که بعد شماره صفحه به آنها اختصاص داده میشود. آدرسهای حافظه مربوط به صفحهای هستند که بعدا به حافظه فیزیکی موجود تط بیق داده میشود.
Pentium Pro U قوی ترین پردازنده موجود سافت Intel. که جایگزین Pentium میشود برای PCهای با کارایی بالا
Intel U شرکتی که اولین ریزپردازنده موجود را ساخت . و نیز پردازنده هایی ساختند که در IBMPC و کامپیوترهای سازگار استفاده میشود
issue of law U نکتع موضوع بحث که درتطبیق قانون پیدا میشود
safe format U عملیات فرمت که داده موجود را خراب نمیکند ودرصورتی که یسک اشتباه را فرمت کرده باشید امکان ترمیم داده وجود دارد
paged address U آدرس حافظه فیزیکی موجود که از ادرس منط قی و ادرس صفحه محاسبه میشود
background processing U کار با حق تقدم پایین که وقتی اجرا میشود که دیگر کاری با حق تقدم از آن بیشتر موجود نباشد
bituminous paint U رنگی ضخیم و سنگین که جزء اصلی ان قیر بوده و بعنوان رنگ ضد اسید برای کم کردن خوردگی حاصل از بخارات والکترولیت موجود در باطری استفاده میشود
virtual U حافظه اصلی خیالی بزرگ که با بارکردن صفخات کوچک تر از حافظه پشتیبان به حافظه موجود ایجاد میشود فقط وقتی که نیاز باشد
updated U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
update U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updates U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
liquidity preference theory U براساس این نظریه که بوسیله جان مینارد کینز اقتصاددان انگلیسی ارائه شده است پائین امدن نرخ بهره موجب افزایش نقدینگی و کاهش اوراق قرضه بهادار میشود .
erasable U قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
demurs U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurring U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurred U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demur U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
spooning U طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spoons U طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spooned U طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spoon U طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
imperialism U استعمار طلبی سیاست مبتنی بر توسعه یک کشور تا حد یک امپراطوری ویا حفظ چنین قلمرویی درصورت وجود
voters U عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
voter U عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
inesse U موجود
on hand U موجود
entities U موجود
in store U موجود
entity U موجود
existing U موجود
to the fore U موجود
extant U موجود
lives U موجود
existent U موجود
life U موجود
available U موجود
disposal U موجود
bound U موجود
stocked U موجود
handier U موجود
stock U موجود
handiest U موجود
handy U موجود
going U موجود
effective strength U استعدادرزمی موجود
gremlin U موجود وهمی
presented U موجود اماده
to have in stock U موجود داشتن
ready money U پول موجود
gremlins U موجود وهمی
real U واقعی موجود
to be there U موجود بودن
fleet in being U ناوگان موجود
spot goods U کالاهای موجود
records available U اطلاعات موجود
thing U لباس موجود
present U موجود اماده
availability U موجود بودن
available balance U مانده موجود
status quo U وضع موجود
biotype U موجود همزیست
inexistent U غیر موجود
presenting U موجود اماده
available goods U کالاهای موجود
wight U موجود زنده
presents U موجود اماده
breeding grounds U محل یا شرایط موجب تولید و گسترش چیزی
breeding ground U محل یا شرایط موجب تولید و گسترش چیزی
sequential access U فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
queue U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queued U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queues U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queueing U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
universal U آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
available supply rate U نواخت اماد موجود
built in U موجود در داخل چیزی
preexistent U ازلیت موجود از قبل
superman U موجود مافوق انسان
microorganism U موجود ذره بینی
organisms U ترکیب موجود زنده
organism U ترکیب موجود زنده
polyembryony U موجود چند جنینی
nonentities U چیز غیر موجود
nonentity U چیز غیر موجود
biogenic U موجد موجود زنده
microorganisms U موجود ذره بینی
on hand U وسایل موجود درانبار
stock accounting U حساب کالاهای موجود
frees U موجود در دیسک یا حافظه
freeing U موجود در دیسک یا حافظه
freed U موجود در دیسک یا حافظه
free U موجود در دیسک یا حافظه
undertones U ته صدا موجود در زمینه
undertone U ته صدا موجود در زمینه
back order U اماد غیر موجود
supermen U موجود مافوق انسان
uric U موجود در ادرار پیشابی
hemophile U موجود خون دوست
clara U هدف موجود نیست
anaerobe U موجود غیر هوازی
being U موجود زنده شخصیت
virtual U موجود بالقوه تقدیری
dermatome U قسمت خارجی یک موجود
The root of exisiting differences. U ریشه اختلافات موجود
water hardness U [میزان املاح موجود در آب]
hygroscopic moisture U رطوبت موجود در هوا
all available U تمام توپخانه موجود
extant U نسخهء موجود و باقی
menus U لیستی از انتخابهای اولیه موجود
menu U لیستی از انتخابهای اولیه موجود
latent U اضافه ازفرفیت بار موجود
hypostasis U موجود فرضی حالت تعلیق
avaiiability U موجود بودن بدرد خوردن
ubiquitous U همه جا حاضر موجود درهمه جا
ammunition in hands of troops U مهمات موجود در دست یگانها
ammunition available supply rate U نواخت اماد مهمات موجود
banshees U موجود وهمی بشکل روح
humus U موار الی موجود در خاک
hydrotaxis U واکنش موجود زنده نسبت به اب
taxis U واکنش موجود زنده در برابرگرایش
satyrs U موجود نیمه انسان ونیمه بز
humidity U میزان بخار اب موجود درهوا
satyr U موجود نیمه انسان ونیمه بز
banshee U موجود وهمی بشکل روح
symbiont U موجود زنده اجتمای یا همزی
solute U جسم حل شده موجود در محلول
beach reserves U ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
available supply rate U نواخت اماد مهمات موجود
moisture content U درصد رطوبت موجود در خاک
NO VACANCIES U اتاق خالی موجود نیست.
line item U اقلام موجود در چانل درخواست وسایل
background U اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
sops U رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
We dont have it in stock . U این جنس موجود نیست ( نداریم )
biont U واحد مستقل موجود زنده سلول
backgrounds U اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
sylph U روح یا موجود ساکن در هوا جن هوایی
radicalism U اجتماعی موجود سا سیستم فکری افراطی
nucleon U پروتون یا نوترون موجود درهسته اتمی
sop U رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
armaments U جنگ افزار موجود روی وسیله
There are no tickets available for tonight . U بلیط برای امشب موجود نیست
keratin U ماده شاخی موجود در مووناخن و شاخ
intravenous U موجود در سیاهرگ یا ورید داخل وریدی
preexist U ازلی بودن قبلا موجود شدن
cybercafe U نیز قهوه و شیرینی در آن موجود است
zap U حذف داده موجود در فضای کاری
zapped U حذف داده موجود در فضای کاری
zapping U حذف داده موجود در فضای کاری
zaps U حذف داده موجود در فضای کاری
abiogenesis U ایجاد موجود زنده از موادبی جان
availability edit U بررسی موجود بودن اقلام درخواستی
set up U انتخابهای موجود هنگام نصب سیستم
addressability U کنترل موجود روی پیکسلهای صفحه
intravenously U موجود در سیاهرگ یا ورید داخل وریدی
armament U جنگ افزار موجود روی وسیله
halobiont U موجود زیست کننده دراب شور
stare decisis U قاعده صدور رای بر مبنای سابقه موجود
peripheral U فرفیت ذخیره سازی موجود در وسیله جانبی
To pool resources to gether . U کلیه منابع وامکانات موجود را یک کاسه کردن
net storage U انبار بار قوال انبارهای موجود در یک شبکه
staged crews U خدمه موجود در روی وسیله یا کشتی یا هواپیما
backtab U برگرداندن نشانه گر به یک واحد عقب تر از موقعیت موجود
aprFs-ski U فعالیتهای عمومی و سرگرمیهای موجود در پناهگاههای اسکی
delivery forecast U پیش بینی اشکالات موجود درسیستم تولید
gamodeme U نژاد دور افتاده یا منزوی موجود زنده
resource U تقسیم منابع موجود در سیستم بین کارها
recombinant U موجود دارای صفات ارثی متشکل جدید
This is the oldest Persian script in existence. U این قدیمی ترین خط فارسی موجود است
dock warrant U سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
second best theory U نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
prtsc U کلیدی که محتوای موجود روی صفحه را به چاپگر بفرستد
fixes U تعداد بیتهای موجود که یک کلمه کامپیوتری را تشکیل میدهد
formalism U اعتقاد به حفظ فاهر وقالبهای موجود در کلیه امور
victualling bill U پروانه حمل کالائی که درانبار گمرکی موجود باشد
fix U تعداد بیتهای موجود که یک کلمه کامپیوتری را تشکیل میدهد
terpene U هیدروکربن هایی موجود در اسانس بفرمول 61H 01C
metabolism U تحولات بدن موجود زنده برای حفظ حیات
metabolisms U تحولات بدن موجود زنده برای حفظ حیات
riparian law U قوانین مربوط به اعیان واموال موجود در اطراف رودخانه
gene U عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
genes U عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
manning level U درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
symbion U موجود زندهای که بصورت دسته جمعی یا همزیستی زندگی کند
proprioceptive U تحریک شده در اثر تحریکات درونی عضو موجود زنده
analog U مدارهای موجود در PCB برای تبدیل خروجی دیجیتال به آنالوگ
insertion loss U توجه به یک سیگنال به علت افزودن یک وسیله به کانال یا مدار موجود
window U فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1 if there's any justice
1strong
1ICR
1popsicle
1ما با شرایط می سازیم
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com